loading...
راز سرافرازي
Raahi Be Hagh بازدید : 200 شنبه 24 خرداد 1393 نظرات (0)

 

خمش

 

 موقع محاسبه خمس نباید قیمت خرید هر جنس را مد نظر قرار دهد بلکه قیمت زمان محاسبه ملاک است و از این بالاتر این که اگر کسی جنسی را برای فروش و سود بردن خرید و قیمت آن در بین سال خمسی افزایش یافت و با این حال آن شخص مال مذکور را نفروخت و با اینکه سال خمسی تمام شد آن مال را به امید افزایش قیمت بیشتر، نگهداری کرد و آن وقت، اُفت قیمت پدید آمد، در چنین حالتی نباید قیمت زمان پرداخت را برای محاسبه خمس در نظر بگیرد بلکه باید آن افزایش قیمتی که در بین سال خمسی حاصل شده بود را نیز در محاسبه دخالت دهد البته در نحوه محاسبه خمس افزایش قیمت مذکور بین مراجع تقلید اختلافی است.


هر گاه شخصی درآمد خود را – اگر تا سر سال خمسی می ماند و متعلق خمس واقع می شود – سرمایه گذاری نمود به اصل آن سرمایه و به سود حاصل از آن در سر سال خمسی خمس تعلق می گیرد

 

به طور مثال اگر با آن سرمایه ملکی خرید تا از این راه سودی عاید او شود یا ماشینی خرید تا با آن کار کند یا دستگاهی خرید مثل انواع و اقسام دستگاه ها و ابزار و آلات صنعتی تا از این طریق درآمد جدیدی کسب کند یا خانه خرید تا آن را اجاره دهد یا خانه ای ساخت برای اجاره دادن و همینطور مغازه ای ساخت برای کسب درآمد در جمیع این مثالها، هم به اصل سرمایه و هم به سود حاصل از آن در سر سال خمسی ، خمس تعلق می گیرد .

 

 


البته اگر کسی خانه ای برای سکونت خود تهیه نمود ولی بعدا به هر دلیل نتوانست از آن استفاده نماید و مجبور شد آن را اجاره دهد، در این صورت به اصل آن خانه خمس تعلق نمی گیرد ولی آن مالی را که به عنوان اجاره دریافت می نماید هر مقدار آن که تا سر سال خمسی باقی بماند ، پرداخت خمس آن یعنی یک پنجم آن واجب می شود .
و باز باید توجه داشت که مثلا همین شخص اگر آن خانه را فروخت به پول حاصل از فروش آن خانه که مورد احتیاج وی برای سکونت بوده خمس تعلق نمی گیرد و این نظر غالب مراجع عظام تقلید می باشد ولی حضرت امام (ره) حتی برای پول حاصل از فروش خانه ای که مورد احتیاج برای سکونت بوده خمس قائل بوده اند .

Raahi Be Hagh بازدید : 50 دوشنبه 12 خرداد 1393 نظرات (0)

 

دعا برای سلامتی از همه دردهای جسمی

 

به تجربه اثبات شده است برای درد چشم و همه دردها توسل جستن به حضرت امام موسی بن جعفر (ع) و هفت سکه پول زیر سر بیمار گذاردن، و سپس به سادات موسوی (از نسب امام حسن مجتبی (ع)) پرداختن، و خواندن دعای زیر بسیار موثر است.

 

«اللهم انی اسالک بحق ولیک موسی بن جعفر (علیهم السلام) الا عافیتنی فی جوارحی ما ظهر منها و مابطن، و رفعت عنی جمیع الالام و الاسقام یا جواد یا کریم یا رحیم و یا ارحم الراحمین»

 

«خدایا از تو مسئلت دارم به حق ولیت امام موسی بن جعفر (ع) (مگر این که ) درد ظاهری و باطنی اعضا و جوارح مرا عافیت بخشی، و همه دردها و ناخوشیها را از آن برطرف سازی، ای بخشنده، ای بزرگوار، ای رحیم، ای مهربانترین مهربانان.»

Raahi Be Hagh بازدید : 66 سه شنبه 30 اردیبهشت 1393 نظرات (1)

هنگامی که پای صحبت بزرگان اخلاق می نشینیم و از آن ها طلب ذکر یا عملی برای حل مشکلات مادی و معنوی مان می کنیم، توصیه آن بزرگواران معمولا ذکر اذکاری با تعدای خاص در مدت زمانی معین (و یا غیرمعین) و یا انجام عملی به صورت مداوم است. علت این مداومت بر بیان اذکار و یا انجام اعمال چیست؟

 


ذکر

برترین کار، با دوام‌ترین آن هاست، هر چند اندک باشد برای شکوفایی استعدادهای نهفته انسانی و رسیدن وی به هدف آفرینش، مهم‌تر از انجام اصل عمل صالح، تداوم بخشیدن به آن است؛ چرا که شروع یک کار، اگر چه جرأت و شهامت و اراده می‌خواهد، ولی ادامه و استمرار آن، از آنجا که با سختی‌ها و کارشکنی‌ها و یأس آفرینی‌ها و وسوسه‌های شیطانی همراه است، اهمیّت بیشتری دارد و صبر و استقامت سالک الی الله را بیشتر نمایان می سازد.

امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: «ما من شیء أحب إلی الله من عمل یداوم علیه، و إن قلّ»(1): هیچ چیز نزد خداوند، محبوب‌تر از کاری نیست که بر آن مداومت شود، هر چند اندک باشد.

لذا در پاداش و اثر داشتن عمل نیز، باید خط نهائی و مرحله پایانی آن را در نظر گرفت نه نقطه شروع را چرا که بیشترین بهاها و ارزشها، از آنِ تداوم اعمال صحیح است نه شروع آنها. به گفته مشهور «حساب محصول را سرِ خرمن می‌رسند» و «جوجه را بایدآخر پاییز شمرد.»  

راز تشویق به تکرار اذکار اساساً مفاهیم دینی به گونه ای هستند که باید به دل بنشینند. فرق ایمان با علم نیز همین است. علم را انسان به صورت ذهنی یاد می گیرد. اما معرفت باید با قلب انسان دریافت شود. ایمان یک باور عمیق روحی است و اتفاقی است که باید در قلب انسان رخ دهد. بنابراین انتقال مفاهیم دینی با جان مخاطب ارتباط دارد .

راز تشویق به تكرار عبادات آن است كه این تکرار به صورت تدریجی بر قلب اثر می گذارد و قلب به مرور زمان با روح عبادت یکی می شود.

قلب، همانند طفلی است که زبان باز نکرده و نمی تواند صحبت کند. بسیار دیده ایم که چگونه پدر و مادر برای به سخن در آمدن نوزاد تازه متولد شده خود تلاش می کنند و دائما به تکرار بابا و مامان می پردازند و از گفتن این کلمات خسته نمی شوند. همین که برای اولین بار نوزاد لب به سخن بگشاید و با بیانی هر چند ناقص بگوید مامان یا بابا، پدر و مادر بسیار خوشحال می شوند. زین پس این نوزاد است که بابا و مامان می گوید.

راز تکرار اذکار نیز در همین است. ما باید در ابتدا هم چون پرستاری صبور باشیم و با تکرار زبانی اذکار، آن را به قلب خود تعلیم دهیم و اذکار را با کمال دقت و سعی به زبان آن بگذاریم؛ پس از مدتی تکرار در این کار، زبان قلب باز می شود.

Raahi Be Hagh بازدید : 44 سه شنبه 23 اردیبهشت 1393 نظرات (0)
آغاز ایام البیض؛
 علاوه بر اینکه در روایات، اعمالی در باب بهره‌مندی از فضیلت ماه رجب وارد شده است؛ حتی برای کسانی که قادر به روزه داری این ماه نیستند، اذکاری از ائمه معصومین(ع) سفارش شده است تا همه دلسوختگان و مشتاقان بتوانند با انجام کوچکترین عمل از ثواب و فضیلت روزه این ماه مبارک بهره مند گردند.

ماه رجب و ماه‌هاى شعبان و رمضان، از ماه‌هاى بسیار پرفضیلت هستند و از تعبیرات بعضى از روایات اين‌گونه برمى‌آید که ماه رجب در میان این سه ماه، امتیاز خاصى دارد؛ تا آنجا که ماه رجب «ماه خدا» نامیده شده و ماه شعبان «ماه پیامبر» و ماه مبارک رمضان «ماه امت».

یکی از اعمالی که در ماه رجب بسیار بر آن تأکید شده است؛ روزه است. چنانکه رسول خدا (ص) فرمود: هر کس یک روز از این ماه را روزه بگیرد، خشنودى عظیم خدا را به دست آورده است، خشم الهى از او دور مى‌شود و درهاى جهنم به روى او بسته خواهد شد. و نیز در روایات آمده است که هر کس سه روز از این ماه را که پنجشنبه و جمعه و شنبه باشد روزه بگیرد، فضیلت بسیار دارد و همچنین در سایر ماه‌هاى حرام.

در روایتى از رسول خدا (ص) آمده است: هر گاه کسى نتواند در این ماه روزه بگیرد، هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند، تا ثواب روزه آن را دریابد: «سُبْحانَ اللهِ الْجَلیلِ، سُبْحانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبیحُ اِلاَّ لَهُ، سُبْحانَ الاَْعَزِّ الاَْکْرَمِ، سُبْحانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّةَ وَهُوَ لَهُ اَهْلٌ .

همچنين رسول خدا (ص) فرموده‌اند: هر کس در ماه رجب صد مرتبه بگوید «أَسْتَغْفِرُ اللّهَ الَّذِی لا إلهَ إِلاّ هُوَ، وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» و در پایان صدقه‌اى بدهد، خداوند کارش را به رحمت و مغفرت پایان دهد و هر کس 400 مرتبه آن را بگوید فضیلت شهیدان را دارد. همچنین ايشان فرمودند: کسى که در ماه رجب هزار مرتبه «لا اِلهَ اِلاَّ اللّه» بگوید، خداوند براى او حسنات فراوانى مى‌نویسد.

Raahi Be Hagh بازدید : 69 یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

بسیار شنیده ایم که می گویند برای همه حتی برای کسانی که عربی نمی دانند قرآن خواندن ثواب دارد. یا برای کسانی که حتی سواد هم ندارند نگاه کردن به خطوط قرآن ثواب دارد با توجه به این که شما می گویید: قرآن کتاب زندگی است و اسلام دین تفکر و تدبر است، آیا چنین حرف هایی فریب مردم به منظور سوء استفاده از آنان نیست؟



قرآن یک کتاب معمولی نیست بلکه دارای جهات متعددی است ؛ همانند اینکه کلام خدا است، و این سخنانی است که از طرف خدا به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) وحی شده است، دارای معارف و علوم بسیار بلندی است، کتاب زندگی و تکامل انسان و کتاب هدایت و... است و دارای قداست و ارزش خاص خود است.

بر این اساس؛ استفاده از آن هم مراتب و درجات متعددی دارد که استفاده از بعضی از مراتب آن با نگاه کردن به قرآن هم حاصل می شود.

نگاه کردن به قرآن فوایدی دارد که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:

الف. قرآن کتابی است که حقایقی فراتر از الفاظ دارد؛ چرا که گوینده آیات آن پروردگار عالمیان و حامل آن بهترین خلق او نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) و کاتبش، امام المتقین، امیرمۆمنان است. به همین جهت وقتی مسلمانی قرآن را باز کرده به آن نظر می کند، خود را در محضر خدای عالمیان و رسول خدا حاضر می بیند و معنویت حضور را ادراک می کند.

فراموش نکنیم که حاضر شدن در محضر خدای عالمیان و ارواح پاک مطهر معصومین به سواد نیاز ندارد.

ب. ارتباط با قرآن ولو با نگاه کردن به کلمات آن از روی اعتقاد متضمن اقرار به توحید و رسالت و برائت از دشمنان قرآن و اسلام است؛ زیرا کسی که کتاب خدا را باز نموده و به آن تمسک می جوید و مؤمنانه به آن نظر می کند؛ هم به خداوند ایمان دارد هم به رسولش، هم به مضامین عالی آن و این خود اقرار عملی است به حقانیت خدا و رسول و کتاب آسمانی قرآن که نیاز به خواندن الفاظ ندارد.

ج. نگاه کردن به کلمات قرآن و اهمیت دادن به آن، باعث ترغیب افراد فاقد سواد به فراهم کردن مقدمات فراگیری قرائت فهم و درک قرآن است.

از طرف دیگر در بسیاری از مواقع سبب می شود که افراد با سوادی که نسبت به قرآن بی توجه هستند، توجه بیشتری به وظایف خود کنند و این خود، امر به معروف عملی است که دیگران را با رفتار، دعوت به چنگ زدن به دامان کتاب هدایت می کند.

Raahi Be Hagh بازدید : 64 دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

دست‌های رو به آسمانِ فرزندم!

بعد از اتمام نمازهای واجب کدامیک در شرع مقدس سفارش شده؟ خواندن تعقیبات یا مصافحه با دیگران(دست دادن)؟

 


کلمه  “مصافحه”‌ در لغت به معنی دست دادن است.

کلمه  “تعقیب”‌ تعقیب در لغت به معنای دنبال کردن و به دنبال آوردن ِ بدون فاصله است و تعقیب نماز به معنای نشستن بعد از نماز جهت خواندن تسبیحات خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها، دعا، قرآن یا اذکار وارده است‌.

تعقیب نماز، از مستحباتی است که اسلام به آن تاکید کرده است‌. قرآن می‌فرماید: “فَإِذَا فَرَغْت‌َ فَانصَب‌ْ  وَ إِلَی‌َ رَبِّکَ فَارْغَب‌; (انشراح‌، 7 ـ 8) پس هنگامی که از کار مهمی فارغ شدی‌، به کار و طاعت دیگر بپرداز و به سوی پروردگارت با اشتیاق روی آور”‌. از حضرت باقرالعلوم علیه السلام  در تفسیر این آیه‌، چنین نقل شده است :  “هنگامی که از نماز، فراغت یافتی‌، در همان حال که نشسته‌ای‌، به دعا بپرداز و از خداوند هر چه از دنیا و آخرت می‌خواهی‌، تمنا کن و هنگامی که از دعا فارغ شدی‌، به سوی خداوند متعال توجه کن‌”‌.(البرهان‌، سید هاشم بحرانی‌، ج 5، ص 690)

وقتی که در آیات قرآن و احادیث جستجو میکنیم به این جمع بندی میرسیم که در خصوص دست دادن با مأمومین  بعد از نماز، دلیلى بر استحباب آن نداریم و اصلاً بر آن سفارشی نشده است .

البته به طور کلى مصافحه با برادران مۆمن، در هر زمان و مکان امرى مستحب است؛ و در روایات اسلامى، فصلى درباره مصافحه وجود دارد؛ از جمله: در یکى از این روایات آمده است: وقتى دو مۆمن با هم مصافحه مى کنند، هم چنان که در فصل خزان برگ از درختان مى ریزد، گناهان آنها مى ریزد .« بحارالانوار، ج 46، ص 302»

لکن با این همه روایات وارده نسبت به اهمیت خواندن تعقیبات بعد از نماز، به نظر می رسد اقدام به دست دادن یا گفتن تقبل الله و … بعد از نماز قبل از خواندن تعقیبات نماز، کاری عبث و چه بسا موجب تضییع تعقیبات و نقصان در نماز باشد، چرا که همانطور که مستحضرید علمای بزرگوار شیعه می فرمایند: تعقیباتی متمّم و مکمّل نماز هست و آن آثار بزرگ را دارد که فوراً بعد از سلام نماز، بدون روی برگرداندن از قبله و یا صحبت با دیگران گفته می شود .

Raahi Be Hagh بازدید : 40 چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

دائم الوضو بودن و این همه خاصیت!

وضو

 


دائم الوضو بودن توفیقی است كه اگر به لطف خدا شامل حال انسان شود؛ دارای آثار و بركاتی فراوان می باشد. وضو بر وضو توجه انسان را نسبت به خداوند بیشتر می نماید و راه ذكر قلب را بر انسان می گشاید....


به همین دلیل است که از رسول خدا صلی الله وعلیه وآله روایت شده: لَا یُحَافِظُ عَلَى الْوُضُوءِ إِلَّا كُلُّ مُۆْمِنٍ(1): بر وضو مواظبت نمی كند مگر مومن. در روایات به چند اثر از دائم الوضو بودن اشاره شده است که به قرار زیر است:  

1. تمام بدنت پاک می شود پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: هرکس به هنگام وضو ساختن ذکر خدا را بگوید، تمام بدنش پاک گردیده است.(2)

زیرا وقتی در جریان وضو داخل دهان، صورت، ساعدها، کف دست ها و جلوی سر و روی پاهای انسان تحریک شود قسمت اعظم قشر حسی تحریک می شود ،یعنی در حالی فقط چیزی که حدود 20 درصد سطح بدن در وضو مرطوب شده است بیش از 80 درصد ادمک حسی تحریک می شود؛ به عبارت دیگر اگر انسان به جای وضو کل بدن خود را می شست (غسل می کرد) چیز زیادی بر تحریک ناشی از وضو افزوده نمی شد.(3) چنانچه امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: هر کس ذکر خدا را به هنگام وضو بگوید، مانند این است که غسل کرده باشد.(4)  

2. گناهانت بخشیده می شود رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: هنگامی که نمازگزار وضو می گیرد آثار و برکاتی به دنبال دارد از جمله وقتی که صورتش را می شوید آثار گناهان از چهره اش زدوده می شود، و زمانی که دو دستش را تا آرنج (مرفق) می شوید گناهانی که بوسیله دست هایش انجام داده از بین می رود، و آن وقت که سرش را مسح می کشد معصیّت هایی که به وسیله سرش انجام داده زدوده می شود، و آن وقت که پاهایش را مسح می کشد گناهانی که به کمک پاهایش انجام داده است از بین خواهد رفت، اگر کسی در اوّل وضو گرفتن«بسم الله الرّحمن الرّحیم» را (با دقّت و فهمیدن معنایش) بگوید تمام اعضایش از گناهان پاک می شود.(5)  

3. دعاهایت مستجاب می گردد امام صادق علیه السلام فرمود: من تعجب می کنم از کسی که دنبال حاجت و کاری است در حالی که با وضو است، حاجتش برآورده نشود!(6)  

4. رزق و روزیت فراوان می گردد از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند: کسی که دوست دارد بر خیر و برکت منزلش بیفزاید هنگام غذا خوردن وضوء بگیرد. (7) و همچنین آن حضرت فرمود: وضو و (شستن دست و صورت) پیش از غذا و بعد از آن باعث زیادی روزی می گردد.(8)  

Raahi Be Hagh بازدید : 42 سه شنبه 09 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

 


چه کنیم تا سعادت دنیا و آخرت را به ‌دست آوریم، چه کنیم که خدا از ما راضی باشد، چه کنیم که عاقبت‌به‌خیر شویم؟


گناه

یکی از چیزهایی که روح را می‌میراند، گناه است. اگر کسی قساوت پیدا کرد، آنگاه نمی‌تواند از آن بُعد ملکوتی استفاده کند؛ زیرا غبارآلود است و حجاب روی آن است و بعضی اوقات مریض و بعضی اوقات هم مرده است:

«فی‏ قُلُوبِهِمْ‏ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً»[1]

خطاب شد به پیغمبر اکرم«صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» که به مرده نمی‌توانی چیزی بفهمانی:

«إِنَّكَ‏ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏»[2]

گناه و مخصوصاً گناه روی گناه، آن جنبه ملکوتی را از ما می‌گیرد و بدبخت می‌شویم و سقوط می‌کنیم. قرآن می‌فرماید سقوطش این است که از هر حیوانی بدتر می‌شوی:

«أُولٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»[3]

«إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ»[4]

پست‌تر از هر درنده‌ و میکروبی، کسی است که عقل دارد و تعقل ندارد و فکر دارد و تفکّر ندارد. یعنی نمی‌تواند فکر کند و تعقّل کند.

اگر صفت رذیله‌ای بر دل حکم‌فرما شود، اگر صفت رذیله‌ای بر این عقل و تعقّل حکم‌فرما شود، با آن صفت رذیله نمی‌تواند عقل کار کند. بلکه آن صفت رذیله بر عقل حاکم می‌شود و بر وجدان اخلاقی حاکم می‌شود و فطرت خدادادی را نابود می‌کند و آن صفت رذیله او را به سقوط و بدبختی می‌کشاند؛ حتی می‌رسد به آنجا که حاضر است برادر خود را بکشد.

این صفات رذیله زیاد است و بیش از 40 صفت رذیله داریم، مانند حسد، تکبّر، خودخواهی، لجاجت، عناد، دنیاپرستی، ریاست طلبی و امثال اینها. رفع این صفات رذیله هم کار بسیار مشکلی است. قرآن می‌فرماید: «وَ لَوْ لا فَضْلُ‏ اللَّهِ‏ عَلَیْكُمْ‏ وَ رَحْمَتُهُ‏ ما زَكى‏ مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لكِنَّ اللَّهَ یُزَكِّی مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ»[5]

اگر فضل و رحمت خدا نباشد، هیچکس نمی‌تواند خودسازی کند و درخت رذالت را از دل بکند. خدا باید معلم اخلاق باشد. به قول حضرت امام چهل سال خون جگر و شبانه‌روز کارکردن می‌خواهد تا انسان مهذّب شود، و اگر مهذب نباشد، سقوط است.

Raahi Be Hagh بازدید : 37 سه شنبه 09 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

ضرورت عبادت چیست؟ آیا اگر كسی عبادت نكند، مورد غضب خداوند قرار می‌گیرد و به جهنم می‌رود؟ در صورتی كه پاسخ مثبت باشد، آیا چنین عكس‌العملی از طرف خداوند منطقی و عادلانه است؟


عبادت

قبل از بیان پاسخ، باید به یک نکته‌ی بسیار مهم در مورد «عدل خدا» توجه نمود:

گاه افرادی نسبت به خداوند متعال جاهل‌اند و تکذیب و انکار می‌کنند و یا به تعبیر دیگری «کافر» هستند، خُب این یک مقوله‌ی جداگانه‌ای است، اما یک موقع مدعی می‌شوند که خدا را قبول دارند، اما «عدل» او را زیر سۆال می‌برند؛ این جای تأمل دارد(؟!) چرا که عدل یعنی: قرار دادن هر چیزی در جای خود و مقابل ظلم قرار دارد.

حال آیا گمان دارند که خدا هست، اما [العیاذ بالله] ظالم است؟! و حال آن که خدا، هستی و کمال محض است و نقص و نیستی و کاستی به او راه ندارد و ظلم نیز از جهل و نیاز است.

پس دقت کنیم، هر سۆال یا شبهه‌ای که داریم، به راحتی مطرح کنیم، اما خودمان متوجه باشیم که زود «عدل» خدا زیر سۆال نبریم و نپرسیم: «آیا خدا عادل است و یا این فعل او با عدل منافات ندارد؟!».

البته برخی نیز سعی دارند بگویند: خدا عادل است، این فعل نیز با عدل او منافات دارد، پس این اخبار دروغ است! می‌خواهند ناخودآگاه القاء کنند که «عدل الهی»، یعنی هیچ نتیجه و پاداش و عقابی نباید وجود داشته باشد و هر کس هر راهی رفت و هر کاری کرد، به سعادت برسد! آیا این عدل است؟!

الف – فلسفه، یا در واقع حکمت عبادت، بسیار گسترده است، تا آنجا که فرمود: جن و انس را خلق نکردم، مگر برای عبادت «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ»، در حالی که می‌دانیم خداوند متعال غنی و حمید است و به هیچ چیز و از جمله به عبادت بندگانش نیازی ندارد. لذا روشن می‌شود که پس فایده‌ی عبادت، به عبد بر می‌گردد.

خداوند کریم، انسان را خلق کرد تا او را مشمول لطف، کرم و پاداشش قرار دهد، اما برخورداری از هر کمالی، مستلزم برخورداری از ظرفیت اخذ و پذیرش آن است که با «عبادت» محقق می‌گردد.

ب – عبادت، یعنی بندگی و بندگی نیز یعنی وابستگی محض.

شخص یا چیزی را که انسان هدف والا و نهایی خود فرض کند، همه اهداف خود را زیر مجموعه، تابع و در راستای آن قرار دهد، بالبتع بدان سو رهسپار گردد، إله و معبود انسان می‌گردد. معشوقی می‌شود که انسان به او وابستگی محض پیدا می‌کند و تلاش می‌کند تا به دیدار و وصال او نایل گردد. به این تلاش در شئون مختلف زندگی فردی و اجتماعی می‌گویند: «عبادت معبود». لذا فرمود: انسان را خلق نکردم که دیگران و مخلوقاتی چون خود را معبود گیرد و یا بندگی ابلیس یا هوای نفس خود را بکند، بلکه خلق کردم تا من را معبود خود بگیرد، تا رشد کند و ارزش افزوده (پاداش) پیدا کند. پس حکمت عبادت، همان تکامل و ارزش افزوده است.

تعداد صفحات : 12

درباره ما
اين وبلاگ در راستاي ترويج و اشاعه فرهنگ نماز فعاليت خود را آغاز نموده و اميد است كه در اين مهم قدم كوچكي بردارد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    تاثيرات نماز در زندگي روزمره شما؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 104
  • کل نظرات : 14
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 41
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 46
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 63
  • بازدید ماه : 55
  • بازدید سال : 461
  • بازدید کلی : 8,973
  • کدهای اختصاصی
    تصاویر زیباسازی نایت اسکین

    استخاره با قرآن کریم
    دریافت کد استخاره آنلاین


    دریافت کد پرواز حباب ها
    ابزار پرش به بالا
    نایت اسکین-ابزار گوکل پلاس
    نام شما :
    ايميل شما :
    نام دوست شما:
    ايميل دوست شما:

    Powered by Night-Skin
    بزرگترین منبع ابزار های وبلاگ نویسی ، نایت اسکینآپلود فایل و تصویر
    نمایش وضعیت در یاهو

    قالب های وبلاگ


    ابزار تماس با ما
    ارسال لینک

    بهداشت محیط