چه کنیم تا سعادت دنیا و آخرت را به دست آوریم، چه کنیم که خدا از ما راضی باشد، چه کنیم که عاقبتبهخیر شویم؟
یکی از چیزهایی که روح را میمیراند، گناه است. اگر کسی قساوت پیدا کرد، آنگاه نمیتواند از آن بُعد ملکوتی استفاده کند؛ زیرا غبارآلود است و حجاب روی آن است و بعضی اوقات مریض و بعضی اوقات هم مرده است:
«فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً»[1]
خطاب شد به پیغمبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» که به مرده نمیتوانی چیزی بفهمانی:
«إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى»[2]
گناه و مخصوصاً گناه روی گناه، آن جنبه ملکوتی را از ما میگیرد و بدبخت میشویم و سقوط میکنیم. قرآن میفرماید سقوطش این است که از هر حیوانی بدتر میشوی:
«أُولٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»[3]
«إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ»[4]
پستتر از هر درنده و میکروبی، کسی است که عقل دارد و تعقل ندارد و فکر دارد و تفکّر ندارد. یعنی نمیتواند فکر کند و تعقّل کند.
اگر صفت رذیلهای بر دل حکمفرما شود، اگر صفت رذیلهای بر این عقل و تعقّل حکمفرما شود، با آن صفت رذیله نمیتواند عقل کار کند. بلکه آن صفت رذیله بر عقل حاکم میشود و بر وجدان اخلاقی حاکم میشود و فطرت خدادادی را نابود میکند و آن صفت رذیله او را به سقوط و بدبختی میکشاند؛ حتی میرسد به آنجا که حاضر است برادر خود را بکشد.
این صفات رذیله زیاد است و بیش از 40 صفت رذیله داریم، مانند حسد، تکبّر، خودخواهی، لجاجت، عناد، دنیاپرستی، ریاست طلبی و امثال اینها. رفع این صفات رذیله هم کار بسیار مشکلی است. قرآن میفرماید: «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لكِنَّ اللَّهَ یُزَكِّی مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ»[5]
اگر فضل و رحمت خدا نباشد، هیچکس نمیتواند خودسازی کند و درخت رذالت را از دل بکند. خدا باید معلم اخلاق باشد. به قول حضرت امام چهل سال خون جگر و شبانهروز کارکردن میخواهد تا انسان مهذّب شود، و اگر مهذب نباشد، سقوط است.